عشق
اگر سال های تنهایی ام به پایان رسد ٰاگر عشق درآغوشم گیرد و مرا نوازش کند ٰاگر احساس کنم آسمان چتری است برای من ٰ دیگر
آرزویی ندارم . همه دارم و هیچ ندارم همه هستم وهیچ نیستم همه دنیا با من است وهیچکس با من نیست این عاشقانهها این عارفانه ها
چه میشوند با من باشند چه میشود تنها یی ام حتی شده با خیال عشق اوپر شود … گفت زنده ای زندگی کن . آنان چه میدانند معنای
زندگی یعنی چه ؟…. چه میدانند بی هدف رفتن یعنی چه ؟… وآنان چه میدانند وقتی مقصدت را نمیدانی یعنی چه ؟…
با بودن عشق آسمان با سیاهی اشٰ دریا با طغیانش وزمین با هیاهویش را دوست دارم . همه چیز برایم رنگ عشق می گیرد .
خدایا آنجا که دلم رنگ سیاهی گرفتٰ آنجا که چشمم تر شد و قطره اشک برگونه ام لغزید ٰ آنجا که بی اختیار بدنم همچون سروی در
باد به لرزه افتاد ٰ آنجا که از شدت غم کمرم شکست و به زمین افتادم ٰ سوگند میخورم همه راتنها با بودن یاد وعشق تو دوست دارم.